آخرین اخبار
کد مطلب: 75356
سخنان رهبرانقلاب درباره 12فروردين
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 750

به گزارش سلام لردگان - فرازهايي از فرمايشات مقام معظم رهبري به مناسبت روز جمهورى اسلامى ايران به شرح ذيل است: ‏

نگاهي به حکومتهاي چند صد سال اخير ايران

شما به حکومتهايى که در طول اين چند صد سال در ايران بوده‏اند، از حکومت منحوس و وابسته و فاسد پهلوى تا حکومت ضعيفِ وابسته بى‏عرضه بى‏لياقت قاجارى تا حکومتهاى قبل از قاجار که بعضى نام و نشان و عنوان فاتح هم دارند، نگاه کنيد، ببينيد در کداميک از اين حکومتها، آحاد ملت ايران نسبت به اولياى حکومت، احساس علقه و رابطه مى‏کردند. خواهيد ديد که در هيچ‏کدام چنين وضعى وجود نداشته است. مردم جدا بودند، آن‏ها هم جدا بودند. آن‏ها سياست خارجى را تنظيم مى‏کردند و مردم هم خبر و علاقه¬اى به آن نداشتند.

کارها برطبق مصالح مردم هم نبود، حتّى کارهايى که به وسيله حکومتها به‏عنوان خدمت در اين کشور انجام مى‏شد، غالباً- مگر در موارد خيلى معدودى- به نفع و صلاح بيگانگان و يا همان اولياى حکومت فاسد بود. همين راه‏آهن سرتاسرى که در زمان رضا خان کشيده شد، تحقيقاتِ هم بيگانگان و هم خودى‏ها نشان مى‏دهد که مسير اين راه‏آهن، صرفاً به مصلحت انگليسى‏ها و بر ضد مصلحت ملت ايران انتخاب شد. از اين قبيل کارها زياد بود. آنچه مطرح نبود، ميل و اراده و مصلحت و عواطف و علايق مردم بود. در حقيقت آنچه مطرح و ملاک بود، منفعت بيگانگان يا سردمداران فاسد قدرت‏مدار بود. لذا مردم هم نسبت به آن‏ها رابطه و محبتى نداشتند و هرکدام از اين سلاطين يا سلسله‏هاى سابق که از بين رفتند، رفتن آن‏ها با خوشحالى مردم مواجه شد.(9)

همه پرسي بي سابقه براي انتخاب شيوه حکومت

در هيچ انقلابى در دوران انقلابها- که نيمه اول قرن بيستم، دوران انقلاب‏هاى گوناگون است؛ در شرق و غرب دنيا انقلاب‏هاى مختلفى با شکلهاى مختلف به وجود آمد- سابقه ندارد که دو ماه بعد از پيروزى انقلاب، يک رفراندوم‏ عمومى براى انتخاب شيوه حکومت و نظام حکومتى انجام بگيرد، اما به همت امام قدس سره در ايران اين اتفاق افتاد.(10)

وقتى در کشورى انقلاب مى‏شد- يا انقلاب حقيقى يا کودتايى به اسم انقلاب- مدتها از دولت و تشکيلات دولتى و نظم دولتى خبرى نبود. يک گروه به نام مسوولان انقلاب، زمام کشور را در دست مى‏گرفتند و طبق ميل و تشخيص خودشان– هرطور بود- عمل مى‏کردند. در انقلاب اسلامى، امام قدس سره اجازه نداد اين‏طور بشود؛ حتّى از قبل از پيروزى انقلاب دولت تعيين کرد تا نظم وجود داشته باشد. بااينکه آن وقت شوراى انقلاب هم بود، اما امام قدس سرهخواست با شکل قانونى و منطقى، کشور اداره‏ شود. اصل تشخيص اينکه چه نظامى در کشور بر سر کار بيايد، اين را امام قدس سرهبه عهده رفراندم و آراي عمومى گذاشت. اين هم در دنيا سابقه نداشت. در هيچ انقلابى در دنيا، ما نشنيديم و نديديم که انتخاب نوع نظام را- آن هم در همان اوايل انقلاب- به عهده مردم بگذارند. هنوز از پيروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همه‏پرسى درباره نظام اسلامى را اعلان کرد که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. (11)

 

مردم در رفراندوم جمهوري اسلامي، مي دانستند چه مي خواهند

کسانى که خودشان اسلام را نه مى‏شناختند و نه تهِ دلشان چنان اسلامى را مى‏خواستند؛ حداقلش اين بود که جرأت نمى‏کردند به رژيمهاى طاغوتى غربى پشت کنند يا بى‏اعتنايى کنند، امروز مى‏نشينند و اين طرف آن طرف مى‏گويند که مردم در رفراندوم‏ جمهورى اسلامى نمى‏دانستند چه مى‏خواهند! چطور نمى‏دانستند چه مى‏خواهند؟! مردم اگر نمى‏دانستند، چگونه هشت سال جنگ تحميلى را با فداکاريهاى خودشان پيش بردند؟! چيزى را که نمى‏دانند، چطور برايش فداکارى مى‏کنند؟! مردم خوب مى‏دانستند چه مى‏خواهند، امروز هم خوب مى‏دانند چه مى‏خواهند. (12)

 

پايه هاي جمهوري اسلامي؛ جمهور + اسلام

جمهورى اسلامى، از لحاظ معناى تحت‏اللفظى، بر دو پايه استوار است؛ يکى جمهور مردم، يعنى آحاد مردم و جمعيت کشور. اين‏ها هستند که امر اداره کشور و تشکيلات دولتى و مديريت کشور را تعيين مى‏کنند و ديگرى اسلامى، يعنى اين حرکت مردم، بر پايه تفکر اسلام و شريعت اسلامى است.

اين، يک امر طبيعى است. در کشورى که اکثريت قريب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ايمان عميق خودشان را به اسلام ثابت کرده‏اند و نشان داده‏اند، در چنين کشورى، اگر حکومتى مردمى است، پس اسلامى هم است.

مردم اسلام را مى‏خواهند. اين از روز اول گفته شد و در طول سالهاى متمادى نيز تجربه گرديد. امروز هم واضحترين حقيقت در نظام ما اين است که آحاد و توده مردم، از نظام حاکم بر کشور مى‏خواهند که مسلمان باشد و مسلمانى عمل کند و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. (13)

 

جمهوريتِ ما از اسلام گرفته شده

بنده به‏هيچ‏وجه موافق نيستم که يک عدّه بگويند اگر فلان طور نباشد، اسلام از بين خواهد رفت، يک عدّه هم بگويند اگر فلان طور نباشد، جمهوريت از بين خواهد رفت؛ نه آقا، اين حرفها نيست. در اين کشور و در اين نظام، اسلام با جمهوريت همراه است، جمهوريتِ ما از اسلام گرفته شده و اسلامِ ما اجازه نمى‏دهد در اين کشور مردم‏سالارى‏ نباشد. ما نخواستيم جمهوريت را از کسى ياد بگيريم؛ اسلام اين را به ما تعليم داد و املاء کرد. اين ملت، متمسّک به اسلام و معتقد به جمهوريت است. در ذهن اين ملت و در اين نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خداى متعال اين توفيق را داده است که مردم اين راه را طى کنند. (14)

نظريه‏ سياسى اسلام؛ مردم‏سالارى‏ دينى

شما مى‏خواهيد نظريه سياسى اسلام و نظام جمهورى اسلامى- يعنى مردم‏سالارى‏ دينى- را به دنيا معرفى کنيد. جمهورى، يعنى مردم‏سالارى‏؛ اسلامى، يعنى دينى. بعضى خيال مى‏کنند ما که عنوان مردم‏سالارى‏ دينى را مطرح کرديم، حرف تازه‏اى‏را به ميدان آورديم؛ نه. جمهورى اسلامى يعنى مردم‏سالارى دينى. حقيقت مردم‏سالارى دينى اين است که يک نظام بايد با هدايت الهى و اراده مردمى اداره شود و پيش برود. (15)

 

مردم‏سالارى‏ دينى يعنى همان جمهورى اسلامى

در مورد مردم، مهم‏ترين کارى که امام قدس سره کرد، اين بود که مفهوم مردم‏سالارى‏ را از چيزى که طرّاحان دمکراسى غربى و عوامل آن‏ها در صحنه‏هاى عملى مى‏خواستند نشان دهند، به‏کلّى دور کرد. سعى آن‏ها اين بود که اين‏طور القاء کنند که مردم‏سالارى‏ با دين‏سالارى و دين‏دارى سازگار نيست. امام قدس سره اين مفهوم باطل را زايل کرد و مردم‏سالارى‏ دينى يعنى همان جمهورى اسلامى را در دنيا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد، صرفاً استدلال فکرى هم نکرد؛ عملًا اين را نشان داد. (16)

 

نظام اسلامى، يعنى همان مردم‏سالارى‏

توصيه مؤکّد من به مسئولان اين است که نگذارند در سطوح مديريّتى نظام، دشمنان با ايادى خود اختلال و اختلاف ايجاد کنند. دشمن اين را مى‏خواهد و اصرار دارد که مديران کشور را در جبهه‏هاى متفاوتى نشان دهد. آرزوى دشمن اين است که قواى سه‏گانه به جان هم بيفتند؛ مجلس به جان قوّه قضائيّه، قوّه قضائيّه به جان دولت، دولت به جان قوّه قضائيه. مسئولان بايد هشيار باشند و نگذارند؛ بدانند امروز کشور به چه چيزى نياز دارد.

اين کشور، کشور اسلام و مردم است. نظام اسلامى، يعنى همان مردم‏سالارى‏ دينى که بر اين کشور حاکم است. هيچ احتياجى نيست که امروز مردم کشورمان را به دنباله‏روى از نظام مردم‏سالارى‏ توصيه کنيم. ما بعد از قرنهاى متمادى که بر اين کشور استبداد حاکم بود، به برکت اسلام و انقلاب اسلامى به مردم‏سالارى‏ رسيده‏ايم؛ آن هم مردم‏سالارىِ‏ با دين. (17)

دمکراسى يعنى مردم‏سالارى

امروز دشمنان در تبليغات خود مى‏خواهند اين‏طور وانمود کنند که ايران بايد به سمت دمکراسى برود! انقلاب، ايران را از آزادترين نوع دمکراسى برخوردار کرد؛ امروز ايران کجا مى‏خواهد برود؟! دمکراسى يعنى مردم‏سالارى، يعنى حکميّت و معيار بودن رأى مردم در شيوه سياسى حکومت و اداره کشور. اين کارى است که انقلاب به صورت معجزه در ايران انجام داد؛ کارى که اصلًا تصوّرش در تمام طول دوران دهها سال بعد از مشروطه تا انقلاب اسلامى وجود نداشت. البته در دوران نهضت ملى که انتخاباتِ آزاد وجود داشت، اين کار عملى شد، ولى متأسفانه بر اثر اشتباهات مکرّر مسوولان وقت، اين دوران بيش از حدود دو سال طول نکشيد. به‏هرحال، منظور اين است که غير از آن دوران کوتاه، يک روز ملت ايران در اين کشور براى انتخاب سرنوشت خود آزادى نداشت. (18)

 

راقى‏ترين نوع مردم‏سالارى؛ مردم‏سالارى ديني

در منطق اسلام، اداره امور مردم و جامعه، با هدايت انوار قرآنى و احکام الهى است. در قوانين آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معيّن شده است؛ مردم هستند که انتخاب مى‏کنند و سرنوشت اداره کشور را به دست مى‏گيرند. اين مردم‏سالارى‏، راقى‏ترين نوع مردم‏سالارى‏اى است که امروز دنيا شاهد آن است، زيرا مردم‏سالارى‏ در چارچوب احکام و هدايت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى که با قوانين آسمانى و مبرّاى از هرگونه نقص و عيب، توانسته است جهت و راه صحيحى را دنبال کند.

در همه آنچه که در دنيا به نام دمکراسى و مردم‏سالارى شناخته مى‏شود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسى‏هاى غربى، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمايه‏دارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأى مردم اعتبار پيدا مى‏کند و نافذ مى‏شود. اگر مردم چيزى را که برخلاف منافع سرمايه‏داران و صاحبان قدرت مالى و اقتصادى- و بر اثر آن، قدرت سياسى– است، بخواهند، هيچ تضمينى وجود ندارد که اين نظامها و رژيمهاى دمکراتيک، تسليم خواست مردم شوند. يک چارچوب محکم و ناشکننده بر همه اين خواستها و دمکراسى‏ها حاکم است. در کشورهاى سوسياليستى سابق- که آن‏ها هم خودشان را کشورهاى دمکراتيک مى‏ناميدند- اين چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمايلات و سياستها و انگيزه‏هاى حزبِ حاکم، رأى مردم هيچ توانايى و کاربُردى نداشت.

امتياز نظام اسلامى در اين است که اين چارچوب، احکام مقدّس الهى و قوانين قرآنى و نور هدايت الهى است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانى و آن‏ها را هدايت مى‏کند. مسأله هدايت مردم يکى از مسائل بسيار مهمّى است که در نظامهاى سياسى رايج دنيا به خصوص در نظامهاى غربى ناديده گرفته شده است. (19)

 

نکته اصلي در مردم‏سالارى ديني

در نظام اسلامى- يعنى مردم‏سالارى‏ دينى- مردم انتخاب مى‏کنند، تصميم مى‏گيرند و سرنوشت اداره کشور را به وسيله منتخبان خودشان در اختيار دارند، اما اين خواست و انتخاب و اراده در سايه هدايت الهى، هرگز به بيرون جاده صلاح و فلاح راه نمى‏برد و از صراط مستقيم خارج نمى‏شود. نکته اصلى در مردم‏سالارى‏ دينى اين است. اين هديه انقلاب اسلامى به ملت ايران است. اين تجربه جديد و جوانى است، اما تجربه قابل تأمّل و پيگيرى و قابل تقليدى است براى همه کسانى که دلشان براى فضيلتها و جامعه پاک و پاکيزه انسانى مى‏تپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتيهاى خُلقيّات بشرى رنج مى‏برند. (20)

 

مردم سالاري ما برخاسته از معنويت و دين است

ما مردم‏سالارى‏ را نه جدا و بيگانه از معنويت و دين، بلکه توانسته‏ايم کاملًا برخاسته از دين و معنويت در کشورمان مستقر کنيم. امروز کشورهايى که دولتها و بعضى از نمايندگان مجالسشان از دمکراسى و آزادى انتخابات دم مى‏زنند، دمکراسيشان بيگانه از معنويت بوده است. در نتيجه هرجا لازم شده و توانسته‏اند در همان دمکراسى‏ها تقلّب کنند، برخلاف رأى مردم تقلّب کرده‏اند. الآن رئيس‏جمهور آمريکا با کمتر از بيست و پنج درصد آراي مردم خودش، آن هم با حکم دادگاه، در آمريکا حکومت مى‏کند! دمکراسى‏اى که با معنويت همراه نباشد، همين است. بعد هم با ادّعاى دمکراسى، به ديکتاتورترين ديکتاتورهاى دنيا، دست دوستى و رفاقت و برادرخواندگى دادند!

ما تجربه نويى را آورديم؛ ما دمکراسى را از دين گرفتيم، دمکراسى ما با معنويت و دين همراه است، لذا شد مردم‏سالارى‏ دينى، شد جمهورى اسلامى. مردم به اين دستاورد مى‏بالند و از آن دفاع و به آن افتخار مى‏کنند. دشمن در تبليغات خود مرتّب سعى مى‏کند اين دستاورد را کوچک کند، به قول رايجِ بين کسبه، توى سر جنس بزند و آن را تحقير نمايد. امام صادق عليه الصّلاه و السّلام به شاگرد خود فرمود: چنانچه تو گوهر گرانبهايى در دست داشته باشى، همه دنيا اگر بگويند اين سنگ است و تو بدانى که اين گوهرِ گرانبها است، حرف همه دنيا را باور نمى‏کنى. اگر يک سنگ در دستت داشته باشى، همه دنيا بگويند اين گوهرِ گرانبها است، بازهم به حرف آن‏ها گوش نمى‏کنى؛ مى‏بينى که سنگ است. وقتى گوهر گرانبهايى وجود دارد، اگر همه دنيا بگويند آنچه در دست دارى، بى‏ارزش است، مى‏بينى متاع باارزشى است. (21)

 

مقايسه مردم سالاري ديني و مردم سالاري غربي

در مکتب سياسى امام قدس سره، هويت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتيجه ارزشمندى و کرامت داشتن اين است که در اداره سرنوشت بشر و يک جامعه، آراء مردم بايد نقش اساسى ايفا کند. لذا مردم‏سالارى‏ در مکتب سياسى امام بزرگوار ما که از متن اسلام گرفته شده است، مردم‏سالارىِ‏ حقيقى است، مثل مردم‏سالارى‏ امريکايى و امثال آن، شعار و فريب واغواگرىِ ذهنهاى مردم نيست. مردم با رأى خود، با اراده خود، با خواست خود و با ايمان خود راه را انتخاب مى‏کنند، مسوولانِ خود را هم انتخاب مى‏کنند، لذا دو ماه از پيروزى انقلاب نگذشته بود که امام قدس سره اصل نظامِ برآمده از انقلاب را به رأى مردم گذاشت. شما اين را مقايسه کنيد با رفتارى که کودتاگران نظامى در دنيا مى‏کنند، رفتارى که حکومتهاى کمونيستى مى‏کردند و رفتارى که امروز آمريکا مى‏کند. دمکراسى حتّى در کشورهاى خودشان هم يک مردم‏سالارى حقيقى نيست؛ جلوه‏فروشى به وسيله تبليغات رنگين و پولهاى بى‏حسابى است که در اين راه خرج مى‏کنند،لذا آراي مردم گم است. در مکتب سياسى امام قدس سره رأى مردم به معناى واقعى کلمه تأثير مى‏گذارد و تعيين‏کننده است. اين، کرامت و ارزشمندى رأى مردم است. (22)

جمهوري اسلامي و متهم شدن به ضد دمکراسي!

ايران اسلامى در حالى متهم به مخالفت با دموکراسى مى‏شود که از پنجاه روز پس از پيروزى انقلاب کبير اسلامى تا 14 ماه پس از آن، دو همه‏پرسى‏ عمومى، که در يکى از آن‏ها مردم ايران، جمهورى اسلامى را به عنوان نظام سياسى کشور برگزيدندو در ديگرى به قانون اساسى رأى دادند و سه انتخابات که در آن‏ها به ترتيب اعضاى مجلس خبرگان براى نوشتن قانون اساسى، رئيس‏جمهور و نمايندگان در مجلس شوراى اسلامى معين شدند، در آن برگزار شده و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شرکت پرشور مردم براى تعيين رئيس‏جمهور و نمايندگان مجلس، در موعد قانونى خود انجام گرفته است. (23)

فرازهايي از بيانات مقام معظم رهبري:

 

(9)12/ 07/ 1368

(10) 14/ 03/ 1389

(11) 14/ 03/ 1380

(12) 23/ 02/ 1379

(13) 10/ 01/ 1369

(14) 24/ 11/ 1382

(15) 20/ 08/ 1380

(16)14/ 03/ 1382

(17) 21/ 07/ 1382

(18)22/ 07/ 1382

(19)11/ 05/ 1380

(20)11/ 05/ 1380

(21) 24/ 11/ 1382

(22) 14/ 03/ 1383

(23)28/ 02/ 1372

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس